بررسی دو استعاره‌ی زندگی در کتاب تختخواب میز کار من است

بررسي دو استعاره‌ي زنده‌گي در كتاب تختخواب ميز كار من است نوشته‌ی علی عبدالرضایی   ‎در كتاب تختخواب ميز كار من است، تنوع و تاز‌گي بيشترين نقش را ايفا مي‌كنند كه هر دو استعاره‌اي از زند‌گي هستند. مثلن: نويسنده از قوه‌ي آنيما و آنيموس خود در متن بيشترين بهره‌برداري را مي‌كند. چه در داستانك‌هايي مانند: «ختنه سوران»، «وداع» و «مدينه» كه نويسنده تجربه‌هاي خود را به نمايش مي‌گذارد و چه در داستانكِ «مغز میمون» كه مدام شخصيت‌ها در حال تغيير جنسيت هستند و از مرد به زن و زن به مرد تغيير جنسيت مي‌دهند. ما با قضاوت روبرو نيستيم و مولف هيچ يك از اين زندگي‌ها و شخصيت‌ها را برتر از ديگري نمي‌داند و با استفاده از اين رويكرد سعي در نشان دادن تنوع زيستي دارد؛ ‎ تغيير جنسيت شخصيت‌ها نيز همين موضوع را نشان مي‌دهد. نويسنده خود را در شرايط مختلف با زند‌گي‌هاي مختلف به نمايش مي‌گذارد و بر اساس تم و شخصيت‌هايي كه مي‌سازد در متن رفتار و زند‌گي می‌کند. البته اگر به ديگر كتاب‌هاي علي عبدالرضايي مثل ايكس‌بازي هم توجه كنيم، مي‌بينيم كه هميشه در نوشته‌هايش پاي چندين شخصيت ثابت در ميان است و اين شخصيت‌ها در جاهاي مختلف نقش عوض مي‌كنند، گويي نويسنده قصدِ به تصویر کشیدنِ خودش در شرایطِ مختلفِ زند‌گی را دارد، که نشان دهد چگونه زندگی می‌کند. مثلن آرشام هميشه در كتاب‌هاي عبدالرضايي حضور دارد حتا اگر نامش آرشام نباشد يا ليلا مدام در حال تغيير جاست، حتا كلِ اروپا و دُبي هم پر از ليلاهاست و نويسنده در جاهاي مختلف در غالب همين نقش‌ها فكرپردازي مي‌كند. به‌طور كلي در كتاب «تختخواب ميز كار من است»، زندگي‌ست كه به نمايش در مي‌آيد و بر همين اساس، نويسنده فضاهايي را ترسيم مي‌كند كه امروزي و زيستي هستند؛ مثلن اگر فرق بررسی دو استعاره‌ی زندگی در کتاب تختخواب میز کار من است...ادامه مطلب

شب سایه‌ای‌ست که آفتاب سیاهش کرده نه می‌رود که بگیرد شکل خواب نه می‌ماند که خانه روشن کند مثلن اینجایی یک دیوار یا لیوانی که از آب خالی‌تر است تکه‌ای بیفتد از تو زیر پایم یا کمد و هر بار خون تازه‌ای ب بررسی دو استعاره‌ی زندگی در کتاب تختخواب میز کار من است...ادامه مطلب

از گِردی پا به ماه

با كله خوردم زمين
ريختم توی تشت
تا خواب ببرد مرا
و بيفتد به جانم
خانم دكتر
با پشتِ استخوانىِ دست
كه گريه بزرگم كند
گردي بزرگ
و ماه ديده شوم از دست
بروم تا آن سر دنيا
بي‌خبر از همزادم
كه در تاتی‌تاتی
دستم ول كند
بريزم به كوچه
با هم چرخ بزنيم
بخوريم به دنيا
مردن كه حرف ندارد
ماما

بررسی دو استعاره‌ی زندگی در کتاب تختخواب میز کار من است...

  تابلویی که لعابش رفته باشدو با طرحی نیمه کارهاز در بزند بیرونبعد هم دختری رنگ و رو رفته قرض بگیرمآويزانكه بنشیند در این چارچوبقبل از تكامل این دو نفربعد از کامل شدنتبرمى‌خورد به این شش دانگ دلو طرحی که از تو در سر دارممی‌ریزد از ديواردر هوای نمور اتاق جیغو با تو در راهرو فرار می‌کنددزدیرنگی نمانده باقیکه این تابلو بگیرد برچسب‌ها: ایوب احراری, شعر, شاعر, شاعران کالجی, شعر سپید نوشته شده توسط ایوب احراری  | لینک ثابت | بررسی دو استعاره‌ی زندگی در کتاب تختخواب میز کار من است...ادامه مطلب